لینک *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه51
فهرست مطالب
1- مقدمه
2- ضرورت بودجه ریزی در سازمان ها
3- سیر تکوین بودجه
4- روش های بودجه ریزی
5- مشکلات نظام بودجه ریزی متداول در بخش بهداشت و درمان
6- تعاریف بودجه ریزی عملیاتی
7- تفاوت بودجه ریزی عملیاتی با بودجه ریزی سنتی و برنامه ای
8- اهداف بودجه ریزی عملیاتی
9- مزایای بودجه ریزی عملیاتی
10- عناصر کلیدی بودجه ریزی عملیاتی
11- روش های بودجه ریزی عملیاتی
الف) تنظیم بودجه ریزی عملیاتی طبق حسابداری قیمت تمام شده
ب) تنظیم بودجه ریزی عملیاتی طبق روش اندازه گیری کار یا کارسنجی
- انتخاب حوزه کار
- انتخاب واحد کار
- تهیه گزارش آماری
- انتخاب هنجار
- پیش بینی تعداد کارکنان و برآورد هزینه های پرسنلی
ج) روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC )
- مکانیسم عملکرد سیستم ABC
- مراحل طراحی و پیاده سازی سیستم ABC در محل مورد مطالعه
گام اول: تشکیل تیم طراحی
گام دوم: تعریف مراکز فعالیت
گام سوم: تفکیک مراکز فعالیت بر حسب عملیات
گام چهارم: تعین خروجی و برون داد هر مرکز فعالیت
گام پنجم: عملیات هزینه یابی بر اساس هر مرکز فعالیت
گام ششم: نسبت دادن هزینه های هر مرکز فعالیت به مراکز هزینه نهایی
گام هفتم: محاسبه بهای تمام شده بر حسب هر خروجی
12- آشنایی با نرم افزار سیستم بهای تمام شده بر اساس روش ABC
13- نکاتی که باید برای اجرای بودجه ریزی عملیاتی در بیمارستان های پایلوت در نظر گرفت
14- دستورالعمل تهیه و تکمیل جداول و فرم های بودجه ریزی عملیاتی
15- منابع و مواخذ
مقدمه:
بودجه شاهرگ حیاتی دولت است ، زیرا دولت تمام فعالیتهای مالی خود ، اعم از کسب درآمد و پرداخت هزینه ها برای اجرای برنامه های متعدد و متنوع خود را در چارچوب قانون بودجه انجام میدهد بنابراین بودجه آیینه تمام نمای همه برنامه ها و فعالیت های دولت بوده و نقش بسیار مهم وحیاتی در توسعه اقتصادی ملی ایفا می نماید.
با توسعه وظایف دولت وافزایش سریع هزینه های دولتی وپیوند آن با وضعیت عمومی اقتصاد کشور، کنترل مخارج اهمیت خود را از دست داد و نیاز به بهبود در سیستم های برنامه ریزی، کنترل و مدیریت منابع بخش عمومی مطرح گردید تا تصمیم گیرندگان را قادر سازد دید وسیع تری پیدا کرده و اطلاعات وسیعی در مورد نتایج عملکردها و هزینه های اجرای فعالیت ها داشته باشد. این امر موجب توجه دولت ها به اقتصادی بودن ، کارایی و اثربخشی منابع دولت به عبارتی مدیریت مالی دولت شد .مواجهه با این شرایط نه تنها نیاز به بهبود روش ها و رویه های بودجه بندی موجود برای افزایش هماهنگی سیستم را مطرح ساخت ، بلکه بعد جدیدی برای تصمیم گیری در مدیریت ومدیریت مالی دولتی افزود یعنی سیستم بودجه ریزی عملیاتی و برنامه ای را برای بازنگری و ارزیابی مدیریت فعالیت های دولتی مطرح ساخت . ویژگی و وجه تمایز این سیستم از سیستم بودجه متداول ، تاکید روی اهداف، نتایج و منابع حاصل از هریک از اقلام هزینه ها و یافتن پاسخ به این سوال بود که درآمد ها به چه منظور خرج میشود(United Nations 1982)
از ضرورت های اصلاح ساختار اقتصادی بخش بهداشت و درمان ، اصلاح روش های بودجه ریزی و توزیع منابع آن می باشد . از آنجائیکه اختصاص هدفمند اعتبار به فعالیتهای هرسازمان می تواند ضمن شفاف سازی نحوه توزیع منابع، امکان پایش عملیاتی و انتظار برای دسترسی به نتایج هزینه ها را فراهم سازد، استفاده از روش بودجه بندی عملیاتی گام موثری در افزایش کارآیی و اثر بخشی اعتبارات خواهد بود. با توجه به حرکت رو به رشداصلاحات در ارائه خدمات بخش دولتی و از جمله بخش بهداشت و درمان ، اصلاح روند بودجه ریزی با تکیه بر هماهنگی های فرابخشی ودرون بخشی از جمله اهداف دفتر برنامه ریزی منابع مالی وبودجه به شمار میرود و این امر تنها در سایه تعامل و ایجاد زبان مشترک برنامه ریزی و بودجه بندی در فرآیند تدوین بودجه میسر خواهد گردید . دراین مجال برآنیم که به ضرورت ها ومفاهیم مرتبط با بودجه عملیاتی پرداخته ، بستر همفکری وهمکاری واحدهای زیرمجموعه بخش بهداشت ودرمان را در دستیابی به یک روش مناسب توزیع اعتبار فراهم نماییم.
ضرورت بودجه ریزی در سازمان ها
بودجه بندی را « فرآیند تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود » می دانند. مجموع کوشش هائی که صرف تدوین بودجه و تخصیص منابع می شود به منظور « حداکثر استفاده» از منابعی است که معمولاً در حد کفایت نمی نمایند و به اصطلاح اقتصادی « کیمیاب» هستند. بنابراین در راه رسیدن به « اهداف مطلوب» ضرورت دارد به نحوی از هر یک از منابع محدود استفاده گرد که در تبدیل کل منابع به پول بتوان گفت با حداقل هزینه، حداکثر استفاده به عمل آمده است (آیت الهی ، 1374 ص. 111).
بودجه هدفها و راهبردها را به صورت عبارتهای مالی در آورده و راه اجری برنامه و کنترل پیشرفت آنها را می نماید. سازمانها به سه دلیل عمده به بودجه بندی نیازمندند : (رضائی نژاد،1375ص.239 ).
سیر تکوین بودجه
مفهوم بودجه همگام با تکامل دولت ها و پیچیده تر شدن وظایف دولت، تغییر وتکامل یافته است . این تکامل را می توان به چهار مرحله متمایز تقسیم کرد. در مرحله اول که تقریباً از 1920 تا 1935می باشد ، تاکید عمده روی ایجاد یک سیستم با کفا
لینک *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:30
فهرست و توضیحات:
مقدمه
تجزیه و تحلیل
روش تحقیق
سابقه تحقیق
تربیت دینی در اسلام
امروزه ما وارث جهانی پر از ناکامیها، شکستها، بیمناگی ها و سرخوردگیها هستیم، کنار نهادن عقل و خرد و پیروی از امیال درونی، غرایز حیوانی و خودخواهی ها، انسان هایی بی رحم، بی منطق و تخریب گر ساخته است. وجود اینهمه بی عدالتی، سرگشتگی، جنگ و بسیاری از رفتارهای غیرعقلانی، مو ید این امر است که بشر امروزی قبل از هر چیز به تربیت کردن نیاز دارد. اکنون فن آوری های علمی روزافزون گشته است و می رویم تا خود محصور محصولات خود باشیم. در کنار این پیشرفتهای دور از انتظار جای چیزی خالی است. چیزی که به علم جهت می دهد و آن چیزی جز اخلاقیات نیست. نبود تربیت صحیح و اخلاقیات موجب شده است که امروزه ما بیش از پیش مستعد آن باشیم که به همنوعان خود آسیب برسانیم. مایر (1374) معتقد است که برای حل مشکلات موجود جهانی سه راه حل وجود دارد جنگ، انقلاب و تربیت. به اعتقاد وی جنگ کابوس تصویر ناپذیر است و انقلاب روش بیمناکانه ولی تربیت است که به آرامی انسان را رو به تکامل می برد و او را متوجه امکانات خلاقانه خود می کند. تربیت است که به انسان جهت می دهد و او را هدفمند می سازد و تربیت تنها داروی درد بشریت است. تعریف تربیت تربیت به طور سنتی به صورت ایجاد عادت از طریق بکارگیری شیوه های تنبیه و پاداش تعریف شده است. نگاه سنتی تربیت ناظر بر فرایندی بوده است که طی آن حداقل دو نفر، یکی به عنوان معلم یا مربی و دیگری به عنوان متربی به صورت بالا - پایین با یکدیگر ارتباط دارند. در اینجا مربی دارای ویژگیها، مهارتها و توانمندیهایی است که می خواهد آن را به متربی انتقال دهد. این که این انتقال بالا به پایین است بدین معناست که صرفا یک جریان یکسویه و یک طرفه که در آن معلومات مربی به متربی جریان پیدا می کند، بین آن دو برقرار است. این انتقال مهارتها و معلومات از طریق امر و نهی کردن و تنبیه و پاداش صورت می گیرد. در این فرمول که تمامی اطلاعات از طریق مربی به متربی جاری می شود، متربی چاره ای جز اطاعت بی چون و چرا ندارد. چنین سیستمی اگر چه قدیمی است اما هنوز در پاره ای از جوامع سنتی ، روستاها و مکانهائی که کمتر در معرض پیشرفتهای تکنولوژیک و علمی بوده است به راحتی دیده می شود. در بسیاری از شهرها و روستاهای کشورمان، یکی دو دهه شاهد چنین وضعی بوده ایم. تعلیم مکتب خانه ای و تربیت پدر - فرزندی از خصوصیت چنین سیستمی است. اگر چه چنین تربیتی خالی از اشکال نیست ولی به نظر می رسد جوامع کوچک و کمتر توسعه یافته از چنین سیستم تربیتی فایده زیادی می برند. در این جوامع ساده افراد زندگی روزمره خود را به دور از گرفتاریهای امروز جهان سپری می کنند. در چنین سیستمی پسر دنباله رو پدر است و هم از جهت ویژگی های روان شناختی و شخصیتی و هم از نظر منش و شیوه زندگی بسیار به پدر شباهت پیدا می کند. نجارزاده، نجار و رعیت زاده، رعیت می شود. در اینجا تعارض در انتخاب وجود ندارد، چون شق دیگری باقی نمی ماند تا انتخاب شود. همه چیز از قبل تعیین شده است. در واقع شاید بتوان گفت که گرفتاریهای جهان امروز وقتی از طریق تکنولوژی به جوامع ساده تر سرایت پیدا کرد، همه ساختارهای موجود آن را به هم زد. شکی وجود ندارد که تعلیم و تربیت مدرن بود که جوامع سنتی را از هم پاشید. کاربرد روشهای علمی در تعلیم وتربیت، ویژگی مشخص تربیت مدرن و امروزی است. رابطه یکسویه مربی و متربی در این شیوه مردود شناخته شده است. این رابطه اجباری نیست و در آن مسائل مربوطه به انگیزش متربی لحاظ شده است. چنین سیستم تعلیم وتربیتی است که موجب ایجاد تغییرات نسبتا ثابتی در فرد می شود. در این سیستم، تکنولوژی در خدمت تربیت قرار می گیرد و تربیت، انسان را به استفاده بهینه از تکنولوژی رهنمون می سازد. جریانی که هیچگاه در این عصر به وقوع نپیوسته است و کماکان انسان در خدمت تکنولوژی قرار دارد. اگر چه از ویژگیهای تعلیم و تربیت سنتی عدم توجه به تفاوتهای فردی و خلاقیت افراد است، در تربیت مدرن و علمی بیشتر سعی بر شکوفا ساختن استعدادهای افراد است. اگر از تعاریف متعددی که برای تربیت وجود دارد بگذریم، به طور کلی می توان تربیت را جریانی دانست که به طور مستمر در جهت رشد همه جانبه فرد (اعم از جسمانی، شناختی، روانی، عاطفی و اجتماعی و دینی) و شکوفا ساختن استعدادهای او است (شریعتمداری، 1367). در این معنی تربیت اعم از آموزشهای رسمی و غیر رسمی است و کلا هر جریانی را در برمی گیرد که در جهت تغییر و اصلاح تجربیات فرد است. به این ترتیب، تربیت فرایندی است که در سراسر عمر انسان اتفاق می افتد و قاعدتا جنبه تکاملی، رشدی و صعودی دارد، بدین معنی که هر چه جلوتر می رویم فرد شکوفاتر می شود. نظریه ها و مدلهای تربیت بسته به اینکه دیدگاه ما نسبت به انسان چگونه باشد، آیا او را موجودی ذاتا بد و شرور بدانیم یا ذاتا خوب و یا مانند لوح سفید و زمینی مستعد کاشتن هر نوع محصول، مدلهای تربیتی گوناگونی ارائه شده است. بعضی از اندیشمندان انسان را موجودی ذاتا شرور می دانند. توماس هابز معتقد بود که انسان را باید تربیت کرد و اخلاق حسنه به او آموخت. این تربیت است که انسانها را به سوی نیکی و خوبی هدایت می کند. به نظر هابز اگر انسان تربیت نشود طبیعت ناپاک و سرشت بد خود را نشان خواهد داد. در عوض
بررسی رابطه بین فرهنگ&zwnj سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با نقش واسطه&zwnj گری جوسازمانی در دانشگاه کابل
بصورت ورد و170صفحه
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین فرهنگ&zwnj سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با نقش واسطه&zwnj گری جوسازمانی در دانشگاه کابل بود. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری می&zwnj باشد. با استفاده از روش نمونه&zwnj گیری تصادفی نظام&zwnj مند نمونه&zwnj ای به حجم 248 نفر از بین اعضای هیئت&zwnj علمی دانشگاه کابل انتخاب گردید. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش مقیاس فرهنگ&zwnj سازمانی، مقیاس رفتار شهروندی سازمانی و مقیاس جوسازمانی بود، که روایی و پایایی آن نیز سنجیده شد که هریک از مقیاس&zwnj ها از روایی و پایایی خوبی برخوردار بودند. نتایج حاصل از تجزیه&zwnj وتحلیل داده&zwnj ها نشان داد که: 1) اعضای هیئت&zwnj علمی دانشگاه کابل میزان رفتار شهروندی خود را بالاتر از حد کفایت متوسط (Q2 ) ارزیابی نموده&zwnj اند. 2 ) بُعد غالب فرهنگ&zwnj سازمانی در دانشگاه کابل از دیدگاه اعضای هیئت&zwnj علمی بُعد ویژگی های غالب می&zwnj باشد. 3) فرهنگ&zwnj سازمانی رابطه&zwnj ای مثبت و معنادار با رفتار شهروندی سازمانی دارد. 4) بین فرهنگ&zwnj سازمانی و جوسازمانی رابطه مثبت و معناداری مشاهده گردید. 5) بین جوسازمانی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد ، جوسازمانی نقش واسطه&zwnj گری را بین فرهنگ&zwnj سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی ایفا می&zwnj نماید. یافته&zwnj های به&zwnj دست&zwnj آمده،کاربردهای مهمی برای برنامه&zwnj ریزان آموزش عالی و عمومی دارد که مهم&zwnj ترین آن&zwnj ها، توجه به نقش جوسازمانی به&zwnj عنوان یک متغیر تأثیرگذار و میانجی میان فرهنگ&zwnj سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی و درنتیجه عملکرد بهتر اعضای هیئت&zwnj علمی است.
لینک *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:40
فهرست و توضیحات:
چکیده.......................................... 1
مقدمه.......................................... 2
مفهوم شناسی.................................... 6
امنیت اجتماعی.................................. 7
دولت........................................... 9
دولت حداکثری یا گسترده......................... 9
نظام سیاسی..................................... 10
قانون اساسی.................................... 10
چارچوب نظری.................................... 11
دولت از دیدگاه اندیشمندان مسلمان............... 14
وظایف دولت..................................... 15
ابعاد امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران 21
حوزه حقوقی و قضایی............................. 22
حوزه اقتصادی................................... 25
حوزه فرهنگی و اجتماعی.......................... 28
حوزه سیاسی و اداری............................. 30
حوزه نظامی و دفاعی............................. 32
امنیت اجتماعی = امنیت روانی.................... 33
نتیجه گیری..................................... 36
منابع.......................................... 37
چکیده :
تأمین امنیت اجتماعی از وظایف مهم نظامی سیاسی و دولت به حساب می آید. حوزه و گستره امنیت اجتماعی، بستگی به تصویری دارد که نظام سیاسی از دولت و ساختار و هدف خود می دهد. از آنجا که محور اصلی در این نوشتار، قانون اساسی جمهوری اسلامی است در این زمینه به بررسی جایگاه امنیت اجتماعی با عطف توجه به تعریف آن و تبیین دولت ، در قانون اساسی پرداخته شده است. با توجه به اندیشه سیاسی اسلام و لزوم هدایت و به سعادت رساندن مردم ، انقلاب و ایدئولوژی انقلاب اسلامی، حوزه های امنیت اجتماعی در ابعاد قضایی، اقتصادی، سیاسی و اداری فرهنگی، اجتماعی، و نظامی قابل ترسیم است که بیانگر جامعیت نظری و گستردگی و حداکثری دولت در نظام اسلامی است.
بررسی رابطه میان هوش معنوی و خودکنترلی دانشجویان پیام نور واحد بهشهر بصورت ورد ودر135صفحه
چکیده :
خودکنترلی، مراقبتی درونی است که بر اساس آن،بی آنکه نظارت یا کنترل خارجی در بین باشد،وظایف محول شده انجام و رفتارهای ناهنجار و غیر قانونی ترک می شود. هنگامی که کسی بی توجه به کنترل خارجی،تلاش خود را مصروف انجام دادن کاری که بر عهده او واگذار شده است،کند و مرتکب خلافی از قبیل کم کاری و سهل انگاری نشود،از کنترل درونی بهره مند است. از طرف دیگر، هوش معنوی بیانگر مجموعه ای از توانایی ها، ظرفیت ها و منابع معنوی می باشد که بکار بستن آنها در زندگی روزانه می تواند موجب افزایش انطباق پذیری فرد شود. هدف از پژوهش تحلیل و بررسی رابطه میان هوش معنوی و خودکنترلی در بین دانشجویان پیام نور واحد بهشهر می باشد. به این منظور تعداد 357 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور بهشهر به عنوان نمونه ، به روش تصادفی انتخاب و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. با استفاده از تحلیل آزمون پیرسون ورگرسیون تلاش شده است تا صحت فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گیرد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که برخی از ابعاد هوش معنوی، دارای رابطه معناداری با خود کنترلی دانشجویان و برخی نیز فاقد رابطه می باشند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین خود کنترلی و هوش معنوی ارتباط معنادارو متوسطی وجود دارد . بین تفکر وجودی نقادانه، آگاهی متعالی و گسترش خودآگاهی با خود کنترلی دانشجویان، رابطه ی معناداری وجود دارد. همچنین موئلفه معنا سازی شخصی با خود کنترلی، فاقد رابطه می باشد.