
لینک *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه18
فهرست مطالب
بعد های اجتماعی :
نگاهی به سیره های پیامبر از نظر
الف : اجتماعی ب : اقتصادی ج : جهاد د : مدیریتی
2- بر قراری عدالت اجتماعی :
بعد های اقتصادی :
1-راهی برای مبارزه با فقر :
4- پاکیزگی واراستگی :
3- سادگی و بی الایشی :
6-معاشرت با مردم :
نقش اخلاق و مشورت در سیره عملى پیامبر اسلام (ص)
یکى از شاخصه هاى پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام&rlm دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسان&rlm ها بود، این خلق نیکوتا بدان حدى بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به&rlm سزایى داشت:
1- اخلاق پیامبر (ص)
2- شمشیر و مجاهدات حضرت على (ع)
3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (س)
در قرآن مجید، به نقش اخلاق پیامبر (ص) درپیشرفت اسلام و جذب &rlm دل&rlm ها تصریح شده است، آن جا که مى&rlm خوانیم: « فبما رحمة من الله&rlm لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم&rlm و استغفر لهم و شاورهم فى الامر اى رسول ما! به خاطر لطف ورحمتى که از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربان&rlm گشته&rlm اى، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از دور تو پراکنده&rlm مى&rlm شدند، پس آن&rlm ها را ببخش، و براى آن&rlm ها طلب آمرزش کن، و درکارها با آن&rlm ها مشورت فرما.»
ازاین آیه استفاده مى&rlm شود که : 1- نرمش و اخلاق نیک، یک هدیه الهى است، کسانى که نرمش ندارند،از این موهبت الهى محرومند 2- افراد سنگ&rlm دل و سخت&rlm گیر نمى&rlm توانند مردم&rlm دارى کنند، و به جذب&rlm نیروهاى انسانى بپردازند 3- رهبرى و مدیریت صحیح با جذب و عطوفت همراه است 4- باید دست&rlm شکست&rlm خوردگان در جنگ و گنهکاران شرمنده را گرفت وجذب کرد (با توجه به این که شان نزول آیه مذکور در موردندامت فراریان مسلمان در جنگ احد نازل شده است) 5- مشورت با مردم از خصلت&rlm هاى نیک و پیوند دهنده است که موجب&rlm انسجام مى&rlm گردد.
پیامبر اسلام (ص) علاوه بر این که ارزش&rlm هاى اخلاقى را بسیار ارج&rlm مى&rlm نهاد، خود در سیره عملى&rlm اش مجسمه فضایل اخلاقى و ارزش&rlm هاى والاى&rlm انسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهره&rlm اى شادان و کلامى&rlm دلاویز با حوادث برخورد مى&rlm کرد.
به عنوان مثال، درتاریخ آمده&rlm است:در سال نهم هجرت هنگامى که قبیله سرکش طى بر اثر حمله&rlm قهرمانانه سپاه اسلام شکست &rlm خوردند، عدى بن حاتم که از سرشناسان&rlm این قبیله بود به شام گریخت، ولى خواهر او که « سفانه&rlm » نام&rlm داشت&rlm به اسارت سپاه اسلام درآمد.
سفانه را همراه سایر اسیران به مدینه آوردند و آنان را درنزدیک مسجد در خانه&rlm اى جاى دادند، روزى رسول خدا (ص) از آن&rlm اسیران دیدن کرد، سفانه از موقعیت استفاده کرده و گفت: « یا محمد هلک الوالد و غاب الوافد فان رایت ان تخلى عنى، و لا تشمت &rlm بى احیاء العرب، فان ابى کان یفک العانى، و یحفظ الجار، و یطعم&rlm الطعام، و یفشى السلام، و یعین على نوائب الدهر
اى محمد!پدرم (حاتم) از دنیا رفت، و نگهبان و سرپرستم (عدى) ناپدید شدو فرار کرد، اگر صلاح بدانى مرا آزاد کن، و شماتت و بدگویى&rlm قبیله&rlm هاى عرب&rlm ها را از من دور ساز، همانا پدرم (حاتم) بردگان&rlm را آزاد مى&rlm ساخت، از همسایگان نگهبانى مى&rlm نمود، و به مردم غذامى&rlm رسانید، و آشکارا سلام مى&rlm کرد، و در حوادث تلخ روزگار، مردم&rlm را یارى مى&rlm نمود.»

لینک منبع و پست :http://campiran.ir/project-103397-%d8%aa%d8%ad%d9%82%db%8c%d9%82-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af-%d9%86%d9%82%d8%b4-%d8%a7%d8%ae%d9%84%d8%a7%d9%82-%d9%88-%d9%85%d8%b4%d9%88%d8%b1%d8%aa-%d8%af%d8%b1-%d8%b3%d9%8a/
- ۹۵/۰۶/۱۸